شهید «سعید حمیدی اصل» یکی از نیروهای غواص و خطشکن عملیات کربلای ۴ بود که شب عملیات در اروندرود و حمله بعثیها پاهایش قطع شد. این رزمنده ۱۶ ساله درد داشت، اما برای اینکه صدایش در نیاید و عملیات لو نرود، دهانش را پر از گِل کرد.
فرهنگ
نام شهدای تهران بر دیوارهای مناطق 22 گانه نقش میبندد
هر گوشه تهران که پا می گذارید، ممکن است تصویر شهیدی بر دیوار یک ساختمان توجهتان را به خود جلب کند؛ با این حال هنوز جای خالی چهره بسیاری از شهدا بر دیوارهای شهر حس میشود، پروژه «سروقامتان» برای همین منظور طراحی شده است.
نوربالا| مادربزرگ فرمانده در خط مقدم!
پدر شهید «مجید سیلاوی» میگوید: مادرم علاقه خیلی زیادی به مجید داشت. مجید هم قول داده بود هفتهای یک بار به منزل بیاید و به ما سر بزند. روزی که قرار بود مجید به منزل برگردد، مادرم غروبها میرفت و سر کوچه به انتظار او مینشست.
میثم مطیعی برای پیروزی مردم مظلوم فلسطین روضه برپا میکند
محفل روضه هیأت آئین حسینی به منظور قرائت فراز بیست و هفتم صحیفه سجادیه برای پیروزی مردم مظلوم فلسطین 11 آبانماه برپا میشود.
نوربالا| ناراحتی شهید فوتبالیست پس از زدن گُل
یکی از همرزمان شهید فوتبالیست «احمد هوشنگی» میگوید: احمدآقا وقتی به جبهه آمد، برنامه فوتبال را در لشکر ۱۷ راه انداخت. در مسابقات فینال از وسط زمین شوت زد و گل شد، بعد فریاد زد گُل، گُل.
نوربالا| صدام! بگیر بخواب، فردا هر غلطی خواستی بکن
شبی نیروهای عراقی آب را به سمت سنگرهای رزمندهها در طلائیه پمپاژ کرده بودند. یکی از سربازها که بدخواب شده بود، از سنگر بیرون پرید و گفت: «خدا لعنتت کند صدام! ساعت 11 شب است! بگیر بخواب، فردا هر غلطی خواستی بکن!»